يهود
در سنت يهود مسيح يا ماشيح پادشاهي است که مسح شدهاست. پيامبران هنگام فتح بابل از آن سخن گفتهاند و وعده دادند که کسي خواهد آمد تا سرزمين اسرائيل را رهايي ببخشد. همچنين يهوديان عيسي را مسيح دروغين ميدانند. در متون علمي براي اشاره به موعود يهود از واژه "مسيحا" استفاده مي کنند تا با لقب عيسي که به "مسيح" معروف است اشتباه نشود. "مسيحا" از روي کلمه عبري ماشيح ساخته شده است.
مسيحيت
مسيحيان، عيسي پسر مريم را مسيح ميدانند.
به اعتقاد مسيحيان خداوند در قالب يک انسان درآمد (جسم پوشيد) و بارفتن بر روي صليب گناهان انسانها را پاک کرد و هرکه به مسيح ايمان بياورد نجات يافتهاست.
اسلام
در اسلام نيز عيسي را پيامبر و رسول خدا و نيز مسيح ميدانند (به عنوان نجات دهنده قوم يهود)، همچنين طبق اعتقاد مسلمانان وي فرزند مريم عذرا و آخرين پيامبر اولوالعزم پيش از محمد است. و طبق عقيده مسلمانان در آخرالزمان بهمراه مهدي، يکي ديگر از جلوههاي موعود در اسلام، به زمين رجعت کرده و پشت سر مهدي نماز خواهد گذارد. در باور مسيحيان عيسي مصلوب شد ولي به نص قرآن، وي مصلوب و کشته نشده است (و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم) همين بخش است که در کل ماهيت مسيحيت مسيحيان را با ماهيت مسيحيت اسلامي در متضاد ميکند زيرا ماهيت مسيحي مسيح نجات انسانها از گناه بوده است با جان دادن بر روي صليب * هم مسيحيان هم مسلمانان معتقدند مسيح پس از رجعت، دجال را خواهد کشت.[?]
قرآن، عيسي مسيح را از شوائب نقص، گناه، ناپاكى مولد و نسب، بىمهرى به مادر و همچنين از ساير انحرافات، مبرا ميداند و اتّهامات اناجيل به وى را از دامن او پاک ميکند.[?]
قرآن ماجراى اتهام زنا به مريم، تكلم عيسى در گهواره براي تبرئه خود و مادرش از ناپاكى مولد و اثبات طهارت ابدى نسب خويش را اين چنين توصيف ميکند[?]:
قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِي الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيا (30) وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَينَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيا (31) وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيا (32) وَ السَّلامُ عَلَي يوْمَ وُلِدْتُ وَ يوْمَ أَمُوتُ وَ يوْمَ أُبْعَثُ حَيا (33) ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يمْتَرُونَ (34) عيسى در گهواره به أمر خدا به سخن آمده گفت:( همانا من بنده خدايم كه مرا كتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود.(30) و هر كجا كه باشم و در هر جا كه بودهام (در صلب پدران و رحم مادران و هنگام تولد تا گاه مردن) مرا مبارك و پاك و مايه بركت و سربلندى قرار داد، و تا زندهام به نماز و روزه مرا سفارش فرمود (31) و به نيكوئى و مهربانى با مادر توصيه نموده و مرا ستمكار و بىمهر و عاطفه قرار نداد )چنانكه اناجيل گويد( (32) و سلامتى و پاكى از هر جهت )جسمى و روحى و نسبى( با من بوده و هست، از هنگامى كه تولد يافتم و روزى كه از جهان بروم، و زمانى كه )قيامت( براى زندگى ابدى باز انگيخته شوم (33) اينست عيسى پسر مريم و گفتار حق درباره او همانست كه بيان شد، آن حقايقى كه در مورد آنها دچار شبهه و ترديد بودهايد.(34)[?]
مقصود از آيه (33) اينست كه عيساى پيامبر برخلاف پندار نارواى شما -اهل كتاب-، خدا و پسر خدا نيست بلكه بنده خدا و فرستاده او بود. نسبت به مادرش بىمهر نبود، بلكه معدن رحمت و عطوفت بود. از نظر نسب ناپاك و اولاد زنا نبود بلكه نسلش تا آدم عليه السلام پاك و مطهر بوده است . اين است عيسي بن مريم![?]
شالوده مسيحي به قرن يکم ميلادي و يهوديت بر ميگردد[?] که توسط عيسي ناصري (مسيح) پايهگذاري شد. مسيحيت اوليه به سه دوران عيسي و رسالت (Jesus and Apostolic period) پدران اوليه? کليسا (Apostolic Fathers period) و دفاعيات (Apology) تقسيم ميشود.[?] اين سه دوره بازه? زماني ??? سالهاي در بر ميگيرند که از سال ?? ميلادي به عنوان شروع خدمت مسيح آغاز شده و در اواخر قرن ? ميلادي به پايان ميرسد.[?] در قرن نخست مسيحي و در اولين دهه هاي پس از مسيح نزاع الهياتي ميان مسيحيان در گرفت. نخستين و مهم ترين جدايي در تاريخ مسيحيت، همان جدايي پولس و حواريون و در رأس آنان پطرس است. قرن نخست با پيروزي نسبي جناح پولس پايان گرفت؛ امانزاع خاتمه نيافت و در سده هاي دوم و سوم بيشتر به شکل نزاعهاي فرقه اي بروز کرد. در ميان طرفهاي درگير، برخي شخص پولس و نظام الهياتي او را از اصل و بنيان قبول نداشتند.مثل فرقه هاي:ابيوني ها و ناصريان که همچنان به رعايت شريعت موسوي پايبند بودند.
عيسي و دوران رسولي
نوشتار اصلي: عيسي
اين دوره ?? سال نخستين سده ميلادي را در بر ميگيرد که خدمت عيسي از سال ?? ميلادي در آن گنجانده شدهاست. پس از به صليب کشيدهشدن عيسي در سال ?? ميلادي بدست پنطيوس پيلاطس[?] حواريون وي از جمله? پطرس، پولس و يوحنا به مژده و گسترش اين دين پرداختند. از جمله آثاري که در اين زمانه بهنگارش در آمدهاند انجيلهاي متي، مرقس، لوقا و يوحنا و رسالههاي حواريون هستند که در روزگار دفاعيات مسيحي (??? - ??? ميلادي) به صورت يک گروه و با فرنام عهد جديد گردآوري شدند. اين گِردايه با نام انجيل نيز شناخته ميشود.
روزگار پدران نخستين کليسا
پدر کليساي نخستين بيشتر کساني به شمار ميآيند که در روزگار پيامبري زيسته و پس از مرگ پيام آوران (حواريون) رسيدگي و رهبري کليسا را بردوش گرفتهاند. اين پدران شامل قديس کلمنت که به عنوان پلي ميان روزگار رسولي و پدران نخستين کليسا برشمرده ميشود، شهيد ايگناتويس (ميانههاي سده ? - آغاز سده ? م.) اسقف انطاکيه و شاگر يوحناي حواري، پليکارپ شهيد (??-??? م.) شاگرد يوحناي رسول به همراه کشيش هرماس هستند. پارينهترين نوشته از اين روزگار رساله? نخست کلمنت است. همچنين هفت رساله? ايگناتيوس، رساله? پليکاپ به فيليپيان، رساله دوم کلمنت و رساله? کشيش هرماس از ديگر آثار اين زمانه هستند.
تاريخشمار ابتداي مسيحيت
موعظه? بالاي کوه عيسي
?? ميلادي
در اين سال عيسي مسيح از سوي مقامات رومي که آموزههاي او را تهديدي عليه خود ميپنداشتند، مورد محاکمه قرار گرفت و به اعتقاد مسيحيان مصلوب و به اعتقاد مسلمانان به اسمان چهارم عروج کرد.
?? ميلادي
پولس اهل تارسوس (از شهرهاي يونان قديم)، با ديدن صحنهاي در جاده? دمشق، به دين مسيحيت ميگرود و مأموريت خود را براي تبليغ و مسيحي کردن غير يهوديان، آغاز ميکند.
?? ميلادي
شمعون ملقب به پطرس (از حواريون مسيح) که براي قرنهاي متمادي به عنوان اولين پاپ، مقام او را جشن ميگيرند، نخستين جامعه? مسيحي را در رم بنيانگذاري ميکند. اولين اختلاف نظرها درباره رسالت عيسي بين او و پولس شکل مي گيرد.
?? ميلادي
مسيحيان به خاطر آتش سوزي شهر رم مورد اتهام قرار گرفتند. امپراتور نرون طي تلاشي براي بدست آوردن مجدد محبوبيت خود، آنان را مورد شکنجه و آزار قرار ميدهد. پطرس قديس (سنت پيتر) در اين زمان کشته ميشود.
?? ميلادي
روميان اورشليم (بيت المقدس) را پس از شورش يهوديان بر عليه حکومت آنان، شديداً تخريب ميکنند. بسياري از يهوديان از اورشليم اخراج ميشوند. مسيحيان در اين شورش عليه روميان شرکت نميکنند. رم به مرکز حرکتهاي رو به رشد مسيحي تبديل ميشود.
???ميلادي
تيرداد يکي از پادشاهان ارمنستان، در سال ??? ميلادي دين مسيحيت را در سرزمين ارمنستان رسمي و آزاد اعلام ميکند و اين در حدود ?? سال زودتر از رسميشدن دين مسيحيت در امپراتوري روم است.[?]
??? ميلادي
جوامع مسيحي در اطراف مديترانه به صورت گروههايي جمع شده و از آنجا تا بريتانيا و دره? نيل در مصر، رفتند.
??? ميلادي
به سبب پشتيباني امپراتور کنستانتين، مسيحيت خيلي سريع به قويترين مذهب در امپراتوري روم تبديل شد.
??? ميلادي
اولين گردهمايي رهبران کليساي مسيحيت براي تبيين عقايد مسيحيت و سازماندهي جامعه? مسيحيت در نيقيه تشکيل شد. اعتقاد نامه? حواريون با اعتقاد نامه? نيقيه (مجموعهاي از باورهاي پايهاي اعتقادي مسيحيان) نوشته ميشود. بعد از تعريف و پذيرش اين اعتقادنامه، فرقهها و افرادي که الوهيت مسيح را نميپذيرفتند (مانند آريوس) به عنوان بدعت شناخته شدند.
??? ميلادي
روم جديد در بيزانس توسط کنستانتين، پايهگذاري و دوباره به کنستانتينوپول (استانبول کنوني)، نامگذاري شده وبه عنوان پايتخت امپراتوري مسيحيت، ساخته ميشود.
??? ـ ??? ميلادي
در طول حکومت امپراتور تئودوسيوس، مسيحيت به صورت دين رسمي امپراتوري روم درميآيد. پيروان غيرمسيحي کافر و بدعتگذاري در مسيحيت (افکار مخالف ديدگاههاي مسحيت) غيرقانوني اعلام ميشود.
ناهمسويان
نخستين گروه مسيحيان از ديدگاه پاگانها (بتپرستان و کساني که خدايان بيشمار را ميپرستيدند) مورد دودلي بودند. فرنود اين مسئله آن بود که آنان گمان ميکردند مسيحيان براي برگزاري «جشنهاي دوستي» و آدمخواري، نشستهاي نهاني برپا ميسازند. چرا که گوشت جانوران قرباني شده در پرستشگاه پاگانها (کافران بت پرست) را خريداري نکرده و همچنين در شادمانيهاي همگاني ددمنشانه، انبازي نميکردند. يهوديان و به ويژه آيينمداران يهودي، از ناهمسويان رده نخست مسيحيت و گسترش آن به شمار ميرفتند. آيينمداران يهودي در بخش يهوديه و ديگر سرزمينهاي يهودي نشين آن زمان تنها نيروهاي آيينمند و پذيرفته شده سياسي به شمار ميآمدند. تعاليم مسيح و کارهاي عملي او، در آغاز اين دارندگان نيرو را شگفت زده مينمود. اين آموزهها به طور کلي و ريشهاي مذهب مورد قبول و پذيرفته شدهاي را که سالها در ميان مردم آن منطقه رواج داشت و از پايه پايه نيروي سياسي آيينمداران به شمار ميآمد، مورد ترديد قرار ميداد. به علاوه اين آموزهها بسياري از آيينها و قوانيني را که روحانيون يهودي تنها براي نگهداري و استوار کردن نيرو و همچنين درست انگاري نياز به وجود خود با آيين يهودممزوج ساخته بودند را از ارزش سرنگون مينمود. نگرانيهايي که اين مسائل در ميان قدرتمندان يهود ايجاد مينمود، دست آويز آن شد که به رويارويي با اين جنبش برخيزند. دولت حاکمه بر سرزمين در آن زمان،(که بدست امپراتور قيصر روم برگماشته ميگرديد)به خاطر مسائلي از قبيل نفوذ بيشتر در ميان مردم، نگهباني از يکپارچگي منطقه و جلوگيري از ايجاد آشوب و مسايلي از اين دست، با روحانيون يهود که در ميان مردم دارنده قدرت سياسي و معنوي بودند؛ گونهاي رابطه دو طرفه و همدلانه داشت. مأموران دولتي به خاطر حفظ مصالح امنيتي، با مشورت روحانيون هر چند وقت يکبار مسيحيان را مورد اذيت و آزار قرار ميدادند. بسياري از مسيحيان شکنجه شده و مردند. اما به هر حال، علي رغم شکنجه و آزار فراوان، مسيحيت به گسترش خود ادامه داد.
دوران آشوب
در دوران آشوب بزرگ، که امپراتوري روم مورد تهديد حمله? بربرها و امپراتوري ايران قرار داشت، همه امپراتورها درجستجوي خدايي قدرتمند براي کمک به دفع بلا از روم، بودند امپراتور ديوکلتيانوس (??? ـ ??? ميلادي)، ميترا، الهه? نور ايرانيان را به عنوان خداي خود اعلام کرد، که از امپراتوري حمايت و حفاظت کند. امپراتور کنستانتين (??? ـ ???) خداي مسيحيت را گزينش نمود.
کنستانتين
در سال ???، کنستانتين در حالي که به طرف روم ميرفت تا آن را از رقيب پس بگيرد، اعلام کرد که نشان مسيحي را روي خورشيد ديدهاست و جمله? «شما با اين علامت پيروز خواهيد شد»، را به لاتين روي آن خواندهاست. روي پل ميلويان بر روي رودخانه? تيبر، ارتش کنستانتين، به پيروزي رسيد. در مدت کوتاهي، مسيحيت به عنوان مذهب رسمي امپراتوري روم، جايگاه خود را تثبيت کرد.[نيازمند منبع] کنستانتين در سال ??? شوراي را در شهر ننقيه داير کرد که در آن نزديک ??? اسقف شرکت کردند. طي اين شورا بررسي جامعي بر روي کتاب مقدس (عهد عتيق و عهد جديد{انجيل}) انجام گرفت. تلاشهاي تحقيقاتي اين شورا در نهايت منجر به استخراج مفاهيم پايهاي «ايمان مسيحي» گرديد. اين مفاهيم پايه تحت عنوان «اعتقاد نامه نيقيه» منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.
مسيحيت در اروپا و امپراتوري روم
مريم مقدس و عيسي
باني انتشار مسيحيت در اروپا پولس (سنت پل) بود. اين شخص که در ابتدا از مخالفين سرسخت مسيحيان بود و از مأمورين لايق دربار روم در زمينه آزار مسيحيان به شمار ميرفت، پس از برخورد فراطبيعي خود با مسيح (در مسير جاده دمشق) کاملاً متحول گرديد. او سپس پيرو مأموريتي که خود عيسي مسيح در همان برخورد ماورايي به او محول نمود به جمع شاگردان مسيح پيوست و سفير مسيح براي غير يهوديان گرديد. پولس رسالههاي خود را (نامههايي به اقوام مختلف در شرح چيستي مسيحيت و ارتباط با نخستين کليساها) بعد از صعود مسيح به آسمان نگاشت. در اين نامهها او عقايد کلي مسيحيت رادر مورد فلسفه زندگي، مژدههاي آمدن مسيح پيش از ظهور او (در کتب عهد عتيق)، تفاوت «ايمان» و «شريعت» (شريعت به مجموعه دستوراتي گفته ميشود که خداوند براي نخستين بار در زمان موساي پيامبر براي نوع بشر وضع نمود و در کتاب تورات مکتوب است)، آموزههاي مسيح در مورد محبت و ساير آموزههاي اخلاقي، خداوند بودن عيساي ناصري (برابري عيساي مسيح با ذات خداوند) و مسائلي از اين دست را بيان داشتهاست. بزرگترين حادثهاي که در قرن چهارم ميلادي اتفاق افتاد، موضوع طرفداري کنستانتين امپراتور روم از مسيحيان در سال ??? ميلادي بود.
کتاب مقدس
کتاب مقدس شامل «عهد عتيق» و «عهد جديد» است.
عهد عتيق
نام اين بخش از کتاب مقدس يعني «عهد عتيق» بر خلاف معنايي که از کلمه «عهد» در زبان فارسي برداشت شده (يعني عهد به مفهوم يک دوره زماني) به معناي «دوره کهن» نيست. اين عبارت به معني دقيق به عهد و پيماني اشاره ميکند که خداوند با ابراهيم بست. مفهوم کلي اين پيمان اين بود که خداوند او را انتخاب نمود تا نخستين انسان پس از آدم باشد که با او ارتباط نزديک برقرار مينمايد و او نيز به خداوند ايمان آورد. خداوند همچنين وعده ازدياد نسل را به وي داد که مدتي بعد توسط اسحاق (همان پسر که يهوديان و مسيحيان عقيده دارند ابراهيم او را براي قرباني کردن به کوه برد) عملي گرديد. خداوند همچنين نشانهاي براي اين عهد و پيمان مقرر نمود که آن بريدن قسمتي از پوست اضافي آلت تناسلي مردانه(ختنه) است.اين بخش از «کتاب مقدس» شامل: شرح چگونگي خلقت جهان و نوع بشر و سپس شرح زندگي و ارتباطات روحاني نخستين پيامبران از ابراهيم به بعد است. اين بخش با کتاب پيدايش شروع ميگردد و پس از چند بخش که حاوي توضيحات کلي در مورد زندگي پيامبران پس از ابراهيم است، کتاب تورات وسپس کتب پيامبران پس از موسي را شامل ميشود. دو بخش متفاوت نيز در کتاب عهد عتيق وجود دارد که به اشعار دو پيامبر يعني داوود و سليمان نبي ميپردازد. اين دو کتاب به ترتيب «مزامير داوود» و «امثال سليمان» نام دارند. بخش قابل توجهي از اشارات به آمدن مسيح در آينده، در کتاب «مزامير داوود» - که حاوي گفتگوي داوود نبي با خداوند و نيز سخناني که داوود به هدايت روح و وحي خداوند ميگويد (در قالب بيش از ??? قطعه شعري) - آمدهاست. عهد عتيق کلا شامل ?? کتاب است.
عهد جديد (انجيل)
نام اين بخش (عهد جديد) نيز همانند «عهد عتيق» به يک پيمان اشاره دارد که آغازگر دوره جديدي از ارتباط خداوند و نوع بشر ميباشد.مفهوم اين پيمان برداشتن شريعتي که خداوند به وسيله موسي مقرر کرده بود از زندگي بشر و بخشش کليه گناهان انسان به وسيله ايمان به خداوند بود. نشانه و در حقيقت اصل محوري اين پيمان بخشش کليه گناهان نوع بشر (از آغاز تا پايان جهان) به واسطه قرباني شدن عيسي مسيح (يعني صورت بشري خداوند) است.
اين بخش شامل کتابهاي زير است (?? کتاب):
چهار انجيل که بهوسيله چهار حواري(رسول) مسيح نگاشته شده يعني اناجيل «متي»، «مرقس»، «لوقا» و «يوحنا»؛
کتاب «اعمال رسولان» شامل سرگذشت رسولان پس از عروج عيسي به آسمان
نامههاي پنج تن از حواريون مسيح يعني «پولس»، «پطرس»، «يعقوب»، «يوحنا» و «يهودا» به اقوام مختلف غير يهودي و يهودي
کتاب «مکاشفه? يوحنا»
توضيح اضافي: در ميان دوازده رسول (حواري) مسيح، دو «يهودا» وجود داشت که يکي از آنان مشهور به «يهوداي اسخريوطي» به خاطر چند سکه نقره، مسيح را تسليم کرد.
عهد جديد
صومعهي سنت آنتوني، قديميترين صومعه مسيحي در جهان است و در کشور مصر واقع شده است.
اناجيل چهار گانه
چهار انجيل در واقع چهار روايت از زندگي عيسي مسيح است. اين چهار کتاب که توسط چهار تن از حواريون ميسح نگاشته شده، داراي قسمتهاي مشترک بسياري هستند اما تفاوتهايي نيز دارند. مسيحيان اين چهار کتاب را «مانند چهار تصوير از مسيح ولي از زواياي مختلف» توصيف ميکنند.
کتاب اعمال رسولان
پس از قيام عيسي مسيح از مردگان (زنده شدن دوباره او) و سپس عروج او به آسمان، براي رسولان او (حواريون) و سپس شاگردان مسيح (که بعدها مسيحي ناميده شدند)، اتفاقات زيادي رخ داد. از آن جملهاست:
پيوستن «متياس» به جمع حواريون (که پس از خودکشي يهوداي اسخريوطي يازده نفره شده بودند)
نازل شدن روح القدس در روز عيد پنطيکاست (يکي از اعياد يهوديان) بر ?? حواري مسيح
شهادت «استيفان» يکي از شاگردان وفادار مسيح (سنت استفان)
ماجراي ايماندار شدن پولس قديس وآغاز مأموريت بشارتي او براي غير يهوديان
شرح اين حوادث در کتاب اعمال رسولان وبه دست «لوقا» (يکي از حواريون مسيح و نويسنده يکي از اناجيل چهارگانه) نگاشته شدهاست.
رسالهها (نامهها)ي حواريون مسيح
نوايمانان مسيحي و کليساهاي جديدالتأسيس در ابتداي گسترش مسيحيت، به خاطر نبودن راهنماييهاي ايماني لازم و وجود مخالفين بسيار، دچار مشکلات عمدهاي ميشدند. از آن جملهاست: مسائل مربوط به مراسم نيايش و چگونگي برگزاري آن، پيدايش پيشوايان دروغين، آزار و اذيت و شکنجه و تهديد و حتي قتل ايمانداران توسط متعصبين يهود و يا بتپرستان وساير فرقههاي مذهبي و گاهي مأمورين رومي و از اين دست... هدف از نگارش اين نامهها هدايت اين نوايمانان، يادآوري و تبيين مفاهيم کتابمقدس و مطلع شدن از رويدادهاي مناطق مختلف بود.
اين کتاب حاوي بخشهاي زيراست:
رسالههاي پولس به: روميان، اول قرنتيان، دوم قرنتيان، غلاطيان، افسسيان و…
رساله? يعقوب
رسالههاي پطرس
رسالههاي يوحنا
رساله? يهودا
کتاب مکاشفه يوحنا
اين کتاب شرح سفري است که يوحناي قديس در رويا و به هدايت روح القدس در آن به عرش خداوند دارد و در آن به توصيف عرش خداوند و جايگاه مسيح و پيش بيني وقايع آخر الزمان
دين و گرايشهاي مسيحي
مسيحيت بهطور کلي به سه گرايش بزرگ کاتوليک (Catholic) ارتودوکس (Orthodox) و پروتستان (Protestant) تقسيم شدهاست که گرايشهاي کوچک و زيادي نيز از آنها شاخه ميگيرند
نظرات شما عزیزان: